بالاتر از عشق

تا خدای بنده نواز است به خلقش چه نیاز

میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 29 آذر 1394برچسب:, :: 16:40 :: توسط : فاطمه

سلام.باز من اومدم

بعد از ماه ها اومدم تا حرفای آخرمو بزنم

بیشتر از یک ساله که محمدرضا به این وبلاگ سر نمیزنه...نمیدونم شایدم سر میزنه اما کامنت نمیزاره که البته بعید میدونم

هرچند دیگه برام مهم نیس فقط میخوام واسه شماهایی که میاین وب عاشقونه میسازین واسه عشقتون و دم از عاشقی میزنین بگم

من و محمدرضا دقیقا 30 آبان تموم کردیم با خواست خودش.با شکستن غرور من خودشو خلاص کرد و رفت.

امروز 29 آذر هست و تقریبا یک ماه از جداییمون میگذره

نمیگم زجر نداشت خیلی زجرآور بود خیلی

باورش برام سخت بود کسی که انقدر خوب و پاک و مهربون و بی نظیر و باوجدان تصورش میکردم اینطوری منو له کنه

تا حد مرگ خورد شدم و دلم شکست

اما دوباره خودمو پیدا کردم و به زندگی عادی برگشتم

فکر میکنه من خبر ندارم با دخترعموش نامزد کرده...هه...فقط میگم ایشالا خوشبخت بشن

خداروشکر دفتر این عشق بی سرانجام بسته شد

من الان دارم به یه زندگی جدید فکر میکنم... تمام سعی ام اینه که گذشته رو بریزم دور

خیلی از خدا خجالت میکشم که به جای عشق الهی عشق یه بنده رو تو دلم پرورش دادم

از من به عنوان یه خواهر نصیحت میکنم هیچوقت غرورتونو بخاطر یه بنده نشکونین

هیچکس جز خدا لایق عشق شما نیست

کسی که شمارو بخواد خودشو به آب و آتیش میزنه که بهتون برسه

بابام راضی نیست و شغل ندارم و سربازی نرفتم و درسم تموم نشده و ..این حرفا همش کشکه..

من حالا دارم میفهمم چقدر احمق بودم که خواستگارامو که اکثرا خوب بودن و وکیل و مهندس  ونظامی بودن و بهترین موقعیتارو داشتن پس میزدم بخاطر آدمی که اصلا یه ذره هم به فکر من نبود...

اشتباه منو تکرار نکنین...خداروشکر بلاخره متوجه اشتباهم شدم...امیدوارم خدا منو ببخشه

اگه خدا بخواد میخوام یه زندگی آروم و عالیو شروع کنم دعامون کنید

برای اون بنده خدا جز خوشبختی چیزی آرزو نمیکنم به هرحال عشقم بود و عشق لایق احترام...

منم آدم دیگه ای شدم ... دیگه سعی میکنم جلو اشکامو غصه هامو دلتنگیامو بگیرم

هروقت یادش میفتم بغضمو میخورم و فورا فکرمو عوض میکنم که فراموشش کنم

آهنگای شاد گوش میدم که بهش فکرنکنم

خودمو سرگرم میکنم و...

 هیچوقت نمیفهمیدم چقدر عاشقشم حالا که دارم سعی میکنم فراموشش کنم میفهمم چقد عاشق بودم و نمیدونستم...

به هرحال گذشت...دیگه هیچوقت غرورمو بخاطر هیچکس زیر پا نمیزارم...هه...دیگه مغرور شدم بدجور

چون تازه قدر خودمو میدونم...تازه میفهمم چقدر ارزشم بالاست

 خیلیا آرزومو دارن..اگه بشمارم و بخوام بگم شاید باور نکنید

دعا کنید زندگی جدیدم قشنگ و خدایی باشه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 29 آذر 1394برچسب:عشق,جدایی,زندگی جدید,, :: 15:35 :: توسط : فاطمه

درباره وبلاگ
فقط دعا کنید به عشقم برسم...***** ببرد از من قرار و طاقت و هوش* بت سنگین دل سیمین بناگوش* نگاری چابکی شنگی کلهدار * ظریفی مه وشی ترکی قباپوش* ز تاب آتش سودای عشقش * به سان دیگ دایم می‌زنم جوش* چو پیراهن شوم آسوده خاطر * گرش همچون قبا گیرم در آغوش* اگر پوسیده گردد استخوانم * نگردد مهرت از جانم فراموش* دل و دینم دل و دینم ببرده‌ست * بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش* دوای تو دوای توست حافظ * لب نوشش لب نوشش لب نوش*
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بالاترازعشق و آدرس balatarazeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 402
بازدید هفته : 506
بازدید ماه : 626
بازدید کل : 67558
تعداد مطالب : 381
تعداد نظرات : 212
تعداد آنلاین : 1



Alternative content